جدول جو
جدول جو

معنی کشیده زدن - جستجوی لغت در جدول جو

کشیده زدن
سیلی زدن، ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی زدن، چک زدن، توگوشی زدن، لت زدن، تپانچه زدن، کاز زدن، سرچنگ زدن، صفعه زدن، صفع
تصویری از کشیده زدن
تصویر کشیده زدن
فرهنگ فارسی عمید
کشیده زدن
(رَ زَ دَ)
چک زدن. سیلی زدن. طپانچه زدن. تپانچه زدن. ذح ّ. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ زَ کَ / کِ دَ)
انقباض. (یادداشت مؤلف) ، اقتیاد. انقیاد. (منتهی الارب) ، امتداد. (تاج المصادر بیهقی). ممتد گشتن. (یادداشت مؤلف). تمدد. (منتهی الارب) ، انجرار. منجر شدن. (یادداشت مؤلف) (تاج المصادر بیهقی) ، جذب شدن. (یادداشت مؤلف). انجذاب. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیهه زدن
تصویر شیهه زدن
فریاد زدن اسب بانگ زدن اسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنده زدن
تصویر کنده زدن
سر زانو را بر زمین گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیهه زدن
تصویر شیهه زدن
((~. زَ دَ))
فریاد زدن اسب، شیهه کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
ليتمّ رسمها
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کیسه زدن
تصویر کیسه زدن
Sack
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
Outstretch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
étendre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سیلی زدن، کشیده زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کیسه زدن
تصویر کیسه زدن
уволить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کیسه زدن
تصویر کیسه زدن
zwolnić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کیسه زدن
تصویر کیسه زدن
feuern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کیسه زدن
تصویر کیسه زدن
demitir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
ยืดออก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
پھیلنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
প্রসারিত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
広げる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
kunyoosha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
延伸
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
למתוח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
펼치다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
merentang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
फैलाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
uitstrekken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
estendere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
extender
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
простягувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
растягивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
wyciągać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
ausstrecken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کشیده شدن
تصویر کشیده شدن
estender
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کیسه زدن
تصویر کیسه زدن
звільнити
دیکشنری فارسی به اوکراینی